علاقهمندي ها
+
اين قسمت سخنراني آقا :( :(
جوانها! آن روزي که ما نيستيم و شما هستيد!!!
بذانيدکه ملت ايران وضعش افقش و زندگي مادي و معنويش
به مراتب از امروز بهتر خواهد بود
*آقا جان جان ما به فداي شما
بي تو هواي شهر مرا حبس ميشود!!
ما بي شما وضع بهتر ميخوايم چکار
آقا جان خدا کند که بميريم و نشنويم اين حرفها را*

6-
97/10/27
قافيه باران
هنوز سر به بدن هست جان نثارت را:(
«امير معظم»
اي آقا!!!
خادمة الزهرا سلام ال
هنوز سر به بدن هست جان نثارت را - قافيه باران
قافيه باران
:(
+
تو از قبيله ي فريادهاي دلخوني
خدا کند که بميرم چقدر محزوني
هنوز سر به بدن هست جان نثارت را
هنوز ليلي شبهاي هور و مجنوني
91/11/16

6-
97/10/27

15 فرد دیگر
66 فرد دیگر
+
جولان تمام قد دلم را ديده اي... هر بار
وقتي طهارت مي گيرد چشمهايم از وضوي عشق تو
وقامت مي بندم به ابنداي انتهاي خواستنت
و نغز و پر مغز عاشقانه مي سرايم از خلوت عشقبازي باتو
*اياک نعبد واياک نستعين*
سجده هايم عشوه اي غريبانه است
برکرشمه هاي نگاه دير آشنايت
هيچ کس را عاشق تر از تو نديده ام
که در انتهاي عشقبازي اش دوباره سلام ميگيرد
تا پاياني براي اين ديدار نباشد
*السلام عليکم ورحمة الله وبرکاته*

جبهه مقاومت اسلامي
95/10/22

4 فرد دیگر
39 فرد دیگر
+
شرمنده از نفهمي اين ادعاي خويش
دستي بلند کرده دلم در هواي خويش
شايد گره گشاي دلم ناله هاي توست
اينجا قفس شکسته اسيرم به پاي خويش
سر ازسکوت خيس دلم شرمسار و خوار
تنها فرود آمده تا انحناي خويش
انگار شاعرم غزلم رنگ خون شده
تنها دوباره آمده ام در رثاي خويش
91/11/28

جبهه مقاومت اسلامي
95/10/22

+
روزگاري چشمها بيدار بود/شاعر آدينه ي ديدار بود
روزگاري غرق مستي مي شديم/شهره ي ديوان هستي مي شديم
جبهه بود و جنگ بود و نور بود/سرزمين مردخيز هور بود
جنگ بود و سنگر و ياد خدا/گريه هاي نيمه شبها و دعا
خاکريز و ديده باني موج درد/خاطرات روزهاي سرخ وزرد
سنگري بود و هزاران قلب پاک/افتخار مهدي روحي فداک
1386

جبهه مقاومت اسلامي
95/10/22

هما بانو
95/1/13
«دختران حوا»، «ميلياردر»، «زمانه» و «يلدا» چهار سريالي هستند كه يا در حال پخشاند و يا اينكه مدت زمان زيادي از پخششان نميگذرد. اين چهار سريال با تفاوتهاي فراواني كه در سبك، ژانر، محتوا و كيفيت دارند اما در نوع نشان دادن رابطه دختر و پسر با يكديگر مشتركند. درواقع همين اشتراك است كه باعث ميشود از عادي سازي حرف بزنيم...
+
سلام عليکم...دوستان عزيز *عيدي شهدا *يادتون نره(*لايک،بازنشر،صلوات*)اللَّهُـــمَّ صلّ عَلـــي مُحَمَّـــد وَ آلِ مُحَمّـَــد وَ عَجِّـــل فَرَجَـــهُم

نجفي از قيدار
93/12/28
+
همه اشتياق صبحهاي جمعه
خلاصه شد در دلتنگي غروب جمعه
اين سزاي ماست که يادمان ميرود:
*بايد انتظار جريان هميشگي و مدوام زندگيمان باشد*
نه فقط جمعه ها

faryade ma
93/4/5
+
بنام حضرت حق
* خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو*
سلام عليکم
نظرتون در مورد اين سخن چيه؟

امامت و ولايت
93/3/31
+
*نميدونم چرا دختر و پسرا با 1000نفر دوست ميشن
اما اون آخري وقتي از طرف مقابل ميپرسه:
تا حالا عشقي داشتي
اون يکي جواب ميده تو اولين عشق زندگيمي
يعني هر کدوم که مياد اولين عشق زندگي محسوب ميشه
بوئعععععععععععع
خب راستشو بگين طرف عقده اي ميشه
والاااااااااااااااا*
.
.
*آواي درون*
.
دي
.
*ههههه*



اسيرعشق...
92/3/16
+
نمـــيدونــم چــرا شــانــس در خــونــه هـمــه رو مـيـزنــه ! طــرف خــوشــبـخت ميــشـه!
امـــا شــانش در خـونـه مـارو ميـزنه ، در ميــره !!
والااااااا:-/

كيوان گيتي نژاد و
92/3/6
+
يادش بخير :)
متکاي يک از رفقا
مدرسه ي علميه ي علوي قم
يعني کلا حروم شديم ها :)
سال 88
سايز بزرگhttp://ahup.ir/uploads/1361125949922.jpg

عطر ياس.
92/3/1
+
خبر بدي بود. يه روستا حوالي بانه مورد حمله ضد انقلاب قرار گرفته بود. حاجي همين که خبر رو شنيد چند تا از نيرو هاش رو جمع کرد و سوار بر تويوتا به سمت روستا حرکت کردن. به خاطر حضور ضد انقلاب منطقه کاملا نا امن بود. نزديک روستا که رسيديم رو کردم به حاجي که خودش پشت فرمون بود گفتم: ...



مائده ی عشق
92/3/1
شما فرمانده هستي و جضورت توي منطقه ضروريه. اجازه بده ما خودمون بريم و وقتي روستا رو پاکسازي کرديم شما بيا. بر خلاف تصورم حاجي بدون هيچ مخالفتي پذيرفت! ماشين رو متوقف کرد تا پياده شديم تا جامون رو عوض کنيم. پامون که به زمين نرسيده بود حاجي پاش رو گذاشت روي گاز و رفت! ما هم که کاملا غافلگير شده بوديم پشت سرش به سمت روستا دويديم. وسط روستا پيداش کرديم. وقتي بهش اعتراض کرديم گفت: خون من مگه رنگين تره؟